محل تبلیغات شما
ای خون اصیلت به شتک‌ها ز غدیران افشانده شرف‌ها به بلندای دلیران جاری شده از کرب و بلا آمده و آنگاه آمیخته با خون سیاووش در ایران تو اختر سرخی که به انگیزه‌ تکثیر ترکید بر آیینه خورشید ضمیران ای جوهر سرداری سرهای بریده وی اصل نمیرندگی نسل نمیران خرگاه تو می‌سوخت در اندیشه تاریخ هر بار که آتش‌زده شد بیشه شیران آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران؟ و آن روز که با بیرقی از یک سر بی تن تا شام شدی قافله‌سالار اسیران تا باغ شقایق بشوند

درد من این روزها از جنس دردی دیگر است

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان --- که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان

اي چهره زيباي تو رشک بتان آذری

تو ,ای ,سرهای ,سرداری ,جوهر ,بریده ,وی اصل ,اصل نمیرندگی ,بریده وی ,سرهای بریده ,ای جوهر ,سرداری سرهای بریده ,جوهر سرداری سرهای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها